نقشه های فاز دو معماری و سازه رستوران کانزاس تهران
۱- پلان طبقه همکف
۲- پلان طبقه اول
۳- نما مقطع
۴-جزئیات اجرایی حرکت آب در مجموعه
۵- جزئیات اجرایی پله کابلی
۶-جزئیات اجرایی سقف
۷-جزئیات اجرایی نما ستون نور
۱- پلان طبقه همکف
۲- پلان طبقه اول
۳- نما مقطع
۴-جزئیات اجرایی حرکت آب در مجموعه
۵- جزئیات اجرایی پله کابلی
۶-جزئیات اجرایی سقف
۷-جزئیات اجرایی نما ستون نور
شیخ صنعان پیر عهد خویش بود در کمال از هر چه گویم بیش بود
شیخ بود او در حرم پنجاه سال با مرید چارصد صاحب کمال
هر مریدی کان او بود ای عجب می نیاسود از ریاضت روز و شب
هم عمل هم علم باهم یار داشت هم عیان کشف هم اسرار داشت
قرب پنجه حج به جای آورده بود عمره عمری بود تا می کرده بود
....هر که بیماری و سستی یافتی ازدم او تندرستی یافتی
خلاصه کلام ، مرد عارفی بود تا اینکه :
ون گوگ عاشق گل آفتابگردان بود و مجموعه گل های آفتابگردان او از معروفترين نقاشی هايش است كه ۱۱ اثر است.[1] اومیگفت: زردی آفتابگردان بهترین رنگی است که می توان پیدا کرد. خیلی شاد است. واقعا شاد است.[نیاز به ذکر منبع]
تعدادی از اثر های هنری ونسان وان گوگ از مشهورترین آثار هنری است. او به عنوان یک پست امپرسیونیست شناخته شده. او از کشمکش های بیماری روانی رنج می برد و در یک حادثه قسمتی از گوشش را برید. ون گوگ جوانی خود را به عنوان دلال هنری، معلم و واعظ هنری گذراند.او اعتقاد دینی عمیقی داشت و مدتی در انگلستان و نیز در میان کارگران معادن زغال سنگ بلژیک به عنوان مبلغ غیرروحانی مسیحی فعالیت کرد.پس از مواجهه با آثار "ژان فرانسوا میله" عمیقا تحت تاثیر نقاشی او و پیام اجتماعی آن قرار گرفت و تصمیم گرفت نقاش شود. برادر جوان ترش تئو که مغازه تابلو فروشی داشت باعث آشنایی او با نقاشان امپرسیونیست شد.[۱] او کار هنری خود را به عنوان یک هنرمند از سال ۱۸۸۰ و در سن ۲۷ سالگی شروع کرد. او در ابتدا از رنگهای تیره و محزون استفاده می کرد تا اینکه در پاریس با امپرسیونیسم و نئو امپرسیونیسم آشنا شد و این آشنایی پیشرفت هنری او را سرعت بخشید. او در ۱۰ سال آخر عمرش حدود ۹۰۰ نقاشی و ۱۱۰۰ طراحی بر جای گذاشت. برخی از مشهور ترین آنها در ۲ سال پایانی عمرش کشیده شده اند. او در ۲ ماه پایانی عمرش تنها ۹۰ نقاشی برجای گذاشت. در سال ۱۸۹۰ به دکتر روانشناس (Dr.Gachet) که از او پرتره ای کشیده است، مراجعه کرد. پیسارو این دکتر را به او معرفی کرد. اولین برداشت ون گوگ از دکتر این بود که دکتر خودش از او بیمار تر است. فرورفتگی و افسردگی ون گوگ عمیق تر شد و در جولای ۱۸۹۰ در سن ۳۷ سالگی به سمت کشتزار ها قدم زد و گلوله ای در سینه اش خالی کرد. او در روز بعد در مهمان سرای Ravoux مرد. برادرش به بالین او آمد و او آخرین احساسش را اینگونه بیان کرد:غم برای همیشه باقی خواهد ماند.
بررسيمفهوميشاخصهايهزينهايدرمديريت پروژه
مبحث شاخصهاي كنترل پروژه بسيار گسترده مي باشد .اما متاسفانه يا در هيچ كجا از آن استفاده نمي شود يا استفاده از آن نمايشي مي باشد. شاخصهاي كنترل پروژه عبارتند از:
ACWP=Actual Cost of Work Performance
BCWP=Budget Cost of Work Performance
BCWS=Budget Cost of Work Schedule
BAC=Budget at Complete
CPI=Cost Performance Index
CV=Cost Variance
CV%=Cost Variance Percentage
EAC=Estimate At Complete
SPI=schedule Performance Index
SV=Schedule variance
SV%=Schedule variance Percentage
TCPI=To Complete Performance Index
VAC=Variance at Completion
مقادير BAC وBCWS در ابتداي پروژه در دسترس است و تحليلهاي پيش از شروع پروژه براساس آن مي باشد.
نمودار فوق روند رشد هزينه و هزينه كل پروژه را نشان مي دهد. همچنين مي توان جذب هزينه براساس فعاليتهايي كه 100% شده اند نيز محاسبه نمود ،يعني مبناي جذب هزينه را اتمام فعاليت در نظر گرفت. با توجه به اين نمودار ميتوان نقاط جذب درآمد را به گونه اي انتخاب كرد كه با كمبود درآمد در ماههايي كه پيشرفت پروژه زياد نيست، مواجه نشويم. البته تحليلهاي فراواني با اين داده ها مي توان انجام داد كه فعلا در مورد آن بحث نمي كنيم.(مثل روند پيشرفت پروژه ،بهبود نمودار جذب هزينه ،بهبود نمودار جذب درآمد ،بررسي ناموزون بودن پيشرفت و...)
هنگامي كه پروژه شروع مي شود عوامل ACWP وBCWP نيز وارد عمل مي شوند. ACWP مقدار هزينه واقعي را در آن دوره نشان مي دهد ،BCWP مقدار هزينه اي _كه با همان پيشرفت_ بايد مي كرديم و BCWS مقدار هزينه اي كه در قبال پيشرفت برنامه اي بايد در آن دوره اتفاق مي افتاد .يعني اگر در دوره اول بايد با 10% پيشرفت 123 واحد هزينه مي كرديم اكنون 6% پيشرفت داشته ايم و هزينه واقعي مان 119 واحد است. درحاليكه در ازاي 6% پيشرفت هزينه بايد 104 واحد مي شد.
|
BCWS |
BCWP |
ACWP |
BAC |
Actual %complete |
دوره1 |
123 |
104 |
119 |
680 |
6% |
دوره2 |
246 |
236 |
130 |
680 |
16% |
دوره3 |
280 |
246 |
136 |
680 |
20% |
دوره4 |
340 |
330 |
140 |
680 |
38% |
دوره5 |
380 |
330 |
140 |
680 |
38% |
دوره6 |
395 |
350 |
165 |
680 |
46% |
دوره7 |
450 |
390 |
250 |
680 |
58% |
دوره8 |
456 |
395 |
340 |
680 |
60% |
دوره9 |
601 |
450 |
510 |
680 |
70% |
دوره10 |
680 |
455 |
560 |
680 |
75% |
دوره11 |
680 |
460 |
680 |
680 |
83% |
دوره12 |
680 |
560 |
691 |
680 |
85% |
دوره13 |
680 |
655 |
711 |
680 |
92% |
دوره14 |
680 |
670 |
735 |
680 |
95% |
دوره15 |
680 |
680 |
740 |
680 |
100% |
به عنوان مثال در دوره هشتم پروژه را تحليل مي كنيم:
CV=BCWP-ACWP=395-340=55 (مقدار ذخيره هزينه)
CV %=( CV/BCWP)*100= (50/395) %=13.92% (درصد ذخيره هزينه)
SV=BCWP-BCWS=395-456=-61 (يعني از برنامه عقب هستيم)
SV %=( SV/BCWS)*100= (-61/456) %=-13.37% (مقدار درصد عقب ماندگي به نسبت برنامه)
CPI=BCWP/ACWP=395/340=1.16 (شاخص عملكرد هزينه)
SPI=BCWP/BCWS=395/456=0.86 (شاخص عملكرد برنامه)
EAC=ACWP + (BAC-BCWP)/CPI=340 + (680-395)/1.16 = 586 (تخمين هزينه تا انتهاي پروژه)
VAC=BAC-EAC=680-586=94 (واريانس هزينه پيش بيني در دوره هشتم)
TCPI= (BAC-BCWP) / (BAC-ACWP) = (680-395) / (680-340) = 0.84 (شاخص عملكرد هزينه كل پروژه)
تا دوره 8 هم پيشرفت و هم مقدار هزينه رابطه منطقي دارند از دوره 9 به بعد اين افزايش بايد بررسي شود. ممكن است هزينه هاي اضافي برنامه ريزي نشده ،افزايش هزينه هاي خريد مواد ،دوباره كاري و... در ايجاد اين روند نقش داشته باشد.
نمودار فوق نشان مي دهد كه تا دوره 8 روند كاملا عادي و مطلوب است تنها اينكه از نظر برنامه پيش بيني شده عقب هستيم. اما تا اين دوره مقداري هزينه ذخيره شده داريم و هزينه كل پروژه كه در دوره 8 تخمين زده شده كمتر از بودجه در نظر گرفته شده مي باشد.
هر كدام از شاخصهاي بالا خود به تنهايي مي تواند ما را در تحليل ها ياري كند به عنوان مثال تحليل روند هزينه ذخيره شده(CV):
اگر اين نمودار با شيب مثبت باشد يعني هزينه ذخيره شده رو به افزايش است. اگر در ناحيه مثبت باشد يعني هزينه واقعي از هزينه پيش بيني بيشتر است، اگر در ناحيه منفي باشد عكس آن. پس اگر شيب مثبت در ناحيه منفي باشد يعني مقدار هزينه واقعي از پيش بيني كمتر است اما اين تفاوت رو به كاهش بوده و ACWP به BCWP نزديك مي شود.
نمودارها و تحليلهاي مختلفي مي توان براي هر يك از شاخصها به كار برد كه استفاده از آنها بستگي به نوع پروژه و نياز مدير پروژه دارد.