معرفی طرح برج مارپیچی کار زاها حدید معمار معروف

 

معرفی طرح برج مارپیچی کار زاها حدید معمار معروف

 

روز 14 جولای کلنگ عملیات اجرایی برج مارپیچی با طراحی زاها حدید طی مراسمی در شهر بارسلون به زمین زده شد. شهردار بارسلون Jordi Hereu به همراه شخصیت های مهمی مانند Maresme, Besos و Consorsi در این مراسم حضور داشتند. حدید سخنرانی کوتاهی ایراد نمود. در این سخنرانی، در باره اولین سفرش به اسپانیا در بیست سال پیش و شرکت در یک مسابقه معماری مطالبی اظهار نمود.

آرشیتکت: زاها حدید و Patrik Schumacher

محل: اسپانیا شهر بارسلون

مدیر پروژه: Tiago Correia

معماران پروژه: Alejandro Diaz ve Aurora Santana

تیم پروژه: Fabiano Continanza, Víctor Orive, Rafael Gonzalez, Oihane Santiuste, Mónica Bartolome, Raquel Gallego, Esther Rivas Jessica Knobloch, Hooman Talebi, Maria araya, Ebru Şimşek

معمار فنی: J / T Ardèvol I Ortaklar SL [Barselona, E]

مهندسی ساخت: BOMA Brufau, Obiol, Moya ve Yrd. SL [Barselon, E]

مهندسی ساخت: ( در مرحله کانسپت) Adams Kara Taylor [London, GB]

مهندس نماهای جانبی: Ferrés Arquitectos y Consultores.SL [Barselona, E]

طرح نور پردازی: ارایه روشهای نور پردازی معماری [Pamplona, E]

ایمنی و بهداشت: J / T Ardèvol I Ortaklar SL [Barselona, E]

مساحت پروژه: 27650 مترمربع

سال شروع پروژه: 20 نوامبر سال 2006

 زاها حدید مجدداً با طرح برج مارپیچی همه نظرها را به خود جلب کرد. کانسپت این بنای واقع شده در شهر بارسلون بر اساس ترکیب عملکردی فضای اداری و دانشگاهی بوجود آمده است. تجمیع فضاهایی مانند آموزش دانشگاهی، فضاهای پژوهشی، کار، اداری، فضاهای عمومی، فضاهای خصوصی با انواع مختلف کارکردها در یک جا، از نقطه نظر تعامل و ارتباط آنها با یکدیگر یک پروژه‌ای را تعریف نمود. بین دانشجو، کارکنان و کارفرما یک پلی ایجاد گردید. این پروژه جدید، ولی به همان میزان جهت برآوردن احتیاجات مورد نیاز کارکنان و دانشجویان طراحی‌ها صورت گرفته است. راه عبوری مابین فضای کار و دانشگاه، نقش کاتالیزور را بازی می‌کند. برای ایجاد یک دسترسی بدون نقص با ایجاد شیب مابین فضای دانشگاهی و کار در ساختمان یک فضای منظر ساخته شده است. از ویژگیهای اولیه و مهم در طراحی کلی، لایه‌های بنا، شیب، سیال بودن و خطوط بدون لبه در این ساختمان می‌باشد.

 

 

 

 

 

 

ترجمه: اباذر جابری منبع خبر

 

هندسه مقدس

هندسه مقدس

هندسه ای که قدما آموزش می‌دادند و امروزه نیز در دانش نو، ساخت جهان بر آن استوار است. متفکران مصری، یونانی و هندی از ازمنۀ گذشته دریافته بودند که کلیۀ اعداد ساده، موهوم و اصمّ بر آنچه که در جهان خود نظاره می‌کردند، تأثیر فوق العاده‌ای می‌گذاشتند. رابرت لولُر در کتاب "هندسۀ مقدس فلسفه و تمرین" نقش سیستم عدد، شکل و نسبت را که تعیین کننده بُعد است و نیز شکل ساختمانهای طبیعی و دست‌ساخت‌های انسان را جزء به جزء توصیف می‌کند. در عین حال این کتاب افکار و تئوری‌های هندسه دانان قدیم را مطرح می‌کند و خواننده را به آسانی از نخستین اصلهای ساده به درک و دریافت پویایی‌های مارپیچ لگاریتمی، تناسب زرین (عدد طلایی)، تربیع دایره و دیگر نسبتهای همیشه حاضر و تناسبها، هدایت می‌کند.1

1- "بر گرفته از مقدمه کتاب هندسه مقدس نوشته رابرت لولُر ترجمه هایده معیّری"

ونسان ونگوگ

ونسان ویلِم ون گوگ (تلفظ صحیح: وینسنت وان گوخ) (۳۰ مارس ۱۸۵۳-۲۹ژوئیه ۱۸۹۰) نقاش نامدار زاده هلند بود. نام او در زبان هلندی فینسِنت فان خُخ تلفظ می شود. ونسان تلفظ فرانسوی اسم کوچک اوست و در انگلیسی وینسنت می گویند( Vincent van Gogh).

ون گوگ عاشق گل آفتابگردان بود و مجموعه گل های آفتابگردان او از معروفترين نقاشی هايش است كه ۱۱ اثر است.[1] اومی‌گفت: زردی آفتابگردان بهترین رنگی است که می توان پیدا کرد. خیلی شاد است. واقعا شاد است.[نیاز به ذکر منبع]

تعدادی از اثر های هنری ونسان وان گوگ از مشهورترین آثار هنری است. او به عنوان یک پست امپرسیونیست شناخته شده. او از کشمکش های بیماری روانی رنج می برد و در یک حادثه قسمتی از گوشش را برید. ون گوگ جوانی خود را به عنوان دلال هنری، معلم و واعظ هنری گذراند.او اعتقاد دینی عمیقی داشت و مدتی در انگلستان و نیز در میان کارگران معادن زغال سنگ بلژیک به عنوان مبلغ غیرروحانی مسیحی فعالیت کرد.پس از مواجهه با آثار "ژان فرانسوا میله" عمیقا تحت تاثیر نقاشی او و پیام اجتماعی آن قرار گرفت و تصمیم گرفت نقاش شود. برادر جوان ترش تئو که مغازه تابلو فروشی داشت باعث آشنایی او با نقاشان امپرسیونیست شد.[۱] او کار هنری خود را به عنوان یک هنرمند از سال ۱۸۸۰ و در سن ۲۷ سالگی شروع کرد. او در ابتدا از رنگهای تیره و محزون استفاده می کرد تا اینکه در پاریس با امپرسیونیسم و نئو امپرسیونیسم آشنا شد و این آشنایی پیشرفت هنری او را سرعت بخشید. او در ۱۰ سال آخر عمرش حدود ۹۰۰ نقاشی و ۱۱۰۰ طراحی بر جای گذاشت. برخی از مشهور ترین آنها در ۲ سال پایانی عمرش کشیده شده اند. او در ۲ ماه پایانی عمرش تنها ۹۰ نقاشی برجای گذاشت. در سال ۱۸۹۰ به دکتر روانشناس (Dr.Gachet) که از او پرتره ای کشیده است، مراجعه کرد. پیسارو این دکتر را به او معرفی کرد. اولین برداشت ون گوگ از دکتر این بود که دکتر خودش از او بیمار تر است. فرورفتگی و افسردگی ون گوگ عمیق تر شد و در جولای ۱۸۹۰ در سن ۳۷ سالگی به سمت کشتزار ها قدم زد و گلوله ای در سینه اش خالی کرد. او در روز بعد در مهمان سرای Ravoux مرد. برادرش به بالین او آمد و او آخرین احساسش را اینگونه بیان کرد:غم برای همیشه باقی خواهد ماند.